- اصل موضوع: طبق رویه و قوانین ایران، وقتی خسارت به نرخ روز (مثلاً خسارت قراردادی یا وجه التزام) تعیین میشود، اصولاً شامل جبران کاهش ارزش پول و بحث تأخیر نیز هست و “خسارت روی خسارت” پذیرفته نمیشود.
- استثنا: اما اگر بابت خسارت قراردادی دادگاه حکم صادر کند و آن حکم قطعی شود، از زمان قطعیت تا زمان اجرای حکم، اگر محکوم علیه تأخیر کند، خسارت تأخیر تأدیه بر اصل محکوم به (دین ثابت شده) قابل مطالبه خواهد بود.
- مبنای حقوقی: این موضوع را رویه قضایی نیز تأیید کرده است.
- اصل موضوع: اگر یک عمل، هم از لحاظ قراردادی و هم غیرقراردادی (مانند شبهجرم یا تسبیب) ایجاد خسارت کند و مبنای هر دو مسئولیت متفاوت باشد و هر ضرر بابت تخلفی جداگانه باشد، مطالبه هر دو خسارت بلامانع است.
- مثال: نقاش خودرویی که هم کارش را ناقص انجام داده (مسئولیت قراردادی) و هم شیشه خودرو را شکسته (مسئولیت غیرقراردادی).
- شرط: ضررها باید مستقل باشند و دو عنوان حقوقی جداگانه داشته باشند.
- طبق مواد ۲۲۷ و ۲۲۹ قانون مدنی، اگر انجام تعهد، به علت حادثهای خارج از اختیار متعهد غیرممکن شود و رفع آن ممکن نباشد (یعنی رابطه سببیت قطع شود)، متعهد مسئول نیست.
- شرایط قوه قاهره:
- خارجی بودن حادثه (کنترل او نباشد)
- غیرقابل پیشبینی
- غیرقابل دفع
- مثالها: زلزله، سیلاب، جنگ، منع قانونی ناگهانی، اعتصاب، بیماری متعهد (در برخی موارد)، و…
- قرار گرفتن این حادثه باید پس از عقد باشد.
جمع وجه التزام و خسارت واقعی ناشی از قرارداد؛ آیا امکانپذیر است؟
سؤال اساسی
آیا اگر طرفین قرارداد توافق کنند که هم وجه التزام و هم خسارت واقعی ناشی از قرارداد قابل مطالبه باشد، این تراضی معتبر است و میتوان به آن ترتیب اثر داد؟
نظر مخالف جمع وجه التزام و خسارت واقعی
- برخی حقوقدانان معتقدند هدف مسئولیت قراردادی، فقط جبران ضرر است نه سودجویی و انتفاع.
- وجه التزام نیز وسیله جبران خسارت است، نه مجازات متخلف؛ پس جمع این دو، حتی با توافق، صحیح نیست.
- نتیجه: طبق این دیدگاه، جبران مضاعف خسارت امکان ندارد.
- اگر تعهد وحدت مطلوب باشد:وجه التزام و خسارت واقعی قابل جمع نیستند.
- اگر تعهد تعدد مطلوب باشد:در صورت توافق طرفین، جمع این دو ممکن است.
-
دعوای استرداد ثمن معامله به جهت مستحقللغیر درآمدن مبیع یا بطلان معامله
ارکان دعوا
- وقوع عقد بیع بین خواهان و خوانده.
- اعلام بطلان عقد توسط دادگاه
- مگر اینکه جرم فروش مال غیر، کلاهبرداری یا جرایم دیگر در مرجع کیفری ثابت شده باشد.
- پرداخت ثمن توسط خواهان (خریدار) به فروشنده
- غرامات:
- اگر خریدار نسبت به بطلان معامله جهل داشته باشد، مستحق دریافت غرامات نیز خواهد بود.
- اگر خریدار از بطلان معامله مطلع باشد، فقط مستحق اصل ثمن معامله است.
تشریح موضوع
- ضمان درک:به معنای مسئولیت هر یک از بایع یا مشتری نسبت به مستحقللغیر درآمدن مبیع یا ثمن معامله است.
- این دعوا زمانی مطرح میشود که، برای مثال، شخصی یک ملک یا خودرو میخرد اما بعداً مشخص میشود معامله به علتی باطل است.
- طبق ماده ۳۶۵ قانون مدنی:«بیع فاسد اثری در تملک ندارد.»در نتیجه، ثمن معامله باید به همان نحو به همراه غرامات و خسارات توسط فروشنده به خریدار مسترد شود (مستفاد از مواد ۳۹۰ و ۳۹۱ قانون مدنی).
- این دعوا معمولاً زمانی رخ میدهد که فروشنده دانسته یا ندانسته مال غیر را به صورت فضولی به خریدار میفروشد و مالک واقعی مال را پس میگیرد.
- دعوای مطالبه غرامات به جهت مستحقللغیر درآمدن مبیع:
- از حیث مبنا: تابع قواعد مسئولیت مدنی (قاعده تسبیب)
- از جهت دیگر: تابع قواعد باب غصب
بنابراین هنگام رسیدگی به این دعوا باید به هر دو ضابطه توجه شود و دعوا تابع الزامات خارج از قرارداد و مسئولیت مدنی به معنای عام است.
فروشنده موظف به پرداخت قیمت روز زمین کشاورزی است، نه بهای زمین مسکونی. زیرا عبارت «قیمت روز» که میان محاکم و وکلا رایج شده، واژه حقوقی دقیقی نیست. مطابق رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ مورخ ۱۴۰۰/۴/۱، فروشنده الزام به پرداخت اصل ثمن به اضافه تورم موضوعی متناسب با همان مال را دارد، نه تورم کلی. بنابراین، چون مال فروختهشده زمین کشاورزی بوده، باید صرفاً تورم ایجاد شده نسبت به “زمین کشاورزی” محاسبه و کارشناسی شود، نه وضعیت جدید و کاربری فعلی ملک.
۱. چگونه بهترین وکیل ملکی در شهریار را انتخاب کنیم؟
پاسخ:
انتخاب بهترین وکیل ملکی در شهریار، نیازمند توجه به چند شاخص مهم است؛ از جمله تجربه و تخصص وکیل در دعاوی ملکی، موفقیت در پروندههای مشابه، میزان تسلط به قوانین خاص ملک و شناخت کافی از رویههای قضایی منطقه شهریار. مشاوره حضوری، بررسی پروندههای قبلی و مطالعه نظرات موکلین قبلی نیز کمک شایانی به انتخاب مطمئن خواهد کرد.
۲. وکیل ملکی چه کمکی در اختلافات مربوط به املاک شهریار میکند؟
پاسخ:
وکیل ملکی متخصص در شهریار با بررسی دقیق مدارک، تنظیم دادخواست حرفهای، شرکت در جلسات دادرسی و ارائه دفاعیات حقوقی قوی، روند رسیدگی به اختلافات ملکی را برای موکل تسهیل میکند. همچنین، با اطلاع از تازهترین تغییرات قوانین ملکی، راهکارهایی عملی و قانونی جهت حفظ حقوق مالک یا خریدار ارائه میدهد.
۳. هزینه وکیل ملکی در شهریار به چه عواملی بستگی دارد؟
پاسخ:
حقالوکاله وکیل ملکی در شهریار وابسته به پیچیدگی پرونده، نوع دعوا (تخلیه، خلع ید، تنظیم سند رسمی و…)، ارزش ملک مورد اختلاف و مدت زمان پیگیری پرونده است. بسیاری از وکلای باتجربه پس از بررسی اولیه پرونده، رقم و شرایط قرارداد را به اطلاع موکل میرسانند تا شفافیت و رضایت هر دو طرف برقرار باشد.
۴. آیا برای دعوای ملکی در شهریار باید وکیل متخصص داشته باشیم؟
پاسخ:
گرچه داشتن وکیل الزامی نیست، اما پیچیدگی دعاوی ملکی، وجود جزئیات تخصصی و اهمیت حفظ حقوق مالکیت، باعث میشود حضور وکیل ملکی مجرب در شهریار شانس موفقیت و سرعت رسیدگی را به شکل قابل توجهی افزایش دهد. وکیل با استفاده از دانش فنی و تجربه عملی خود میتواند جلوی بسیاری از خطاها و ضررهای احتمالی را بگیرد.
۵. تفاوت وکیل ملکی با وکیل عمومی در دعاوی مرتبط با املاک چیست؟
پاسخ:
وکیل ملکی به طور تخصصی در حوزه دعاوی املاک فعالیت دارد و با نکات فنی، اسناد مالکیت، قراردادهای ملکی و رویه دادگاههای منطقه، آشنایی کامل دارد. در مقابل، وکیل عمومی در زمینههای مختلف حقوقی فعالیت میکند اما شاید عمق و تسلط لازم بر چالشها و ظرائف پروندههای ملکی را نداشته باشد. از این رو، انتخاب وکیل ملکی باتجربه شهریار انتخابی هوشمندانه برای مسائل مربوط به املاک خواهد بود.
خیر، در صورتی که مبیع به خریدار تحویل نشده باشد، خریدار نمیتواند درخواست اجرتالمثل مال را به دلیل محرومیت از استفاده از آن داشته باشد. زیرا طبق قوانین و آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور، قیمت روز مبیع به خریدار مسترد میشود و اگر هم حقی بابت اجرتالمثل باشد، در همین استرداد قیمت روز مستتر است و مجدداً قابل مطالبه نیست.
در خصوص اجرت المثل باید دانست که غرامات در دعاوی بیع فاسد یا عدم تحویل مال، صرفاً شامل کاهش ارزش ثمن، حق الزحمه دلال و هزینههای انتقال سند است و اجرتالمثل مال تحویل نشده جزو غرامات قابل مطالبه محسوب نمیشود. این موضوع در آرای وحدت رویه ۷۳۳ و ۸۱۱ دیوان عالی کشور بهروشنی تبیین شده است؛ بنابراین اجرتالمثل مال تحویل نشده مبنای قانونی برای مطالبه ندارد.
بر اساس رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ مورخ ۱۴۰۰/۴/۱ دیوان عالی کشور، خسارت و غرامت بابت کاهش ارزش ثمن باید با توجه به نرخ تورم کالای مورد معامله (مثلاً ملک یا خودرو) و به تفکیک همان منطقه و همان کالا توسط کارشناس رسمی ارزیابی شود. ملاک محاسبه، تورم عمومی اعلامی توسط بانک مرکزی نیست، بلکه فقط تغییرات قیمت همان کالای مورد معامله لحاظ میشود. در نتیجه، دادگاه قیمت روز مبیع را از کارشناس اخذ و پس از کسر اصل ثمن پرداختی، مابهالتفاوت را به عنوان غرامت به خریدار میپردازد.
با توجه به تکمیلی بودن مقررات مواد ۳۹۰ و ۳۹۱ قانون مدنی، طرفین میتوانند حتی برخلاف مواد مذکور و همچنین برخلاف رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ مورخ ۱۴۰۰/۴/۱ با یکدیگر توافق نمایند. مطابق مواد ۱۰ و ۲۳۰ قانون مدنی و اصل حاکمیت اراده، این توافق صرفنظر از اینکه مبلغ تعیینشده کمتر یا بیشتر از خسارت واقعی باشد، صحیح و لازمالاجراست. بنابراین چنانچه در قرارداد وجه التزام معین شده باشد، در صورت مستحقللغير درآمدن مبیع، خسارت مطابق همان وجه التزام پرداخت میشود و موضوع از شمول رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ خارج خواهد بود.
اما اگر فروشنده با سوءنیت، حیله و با علم و اطلاع، با توافق خریدار اسقاط ضمان درک را در قرارداد درج کرده باشد یا پرداخت غرامات را ساقط نماید، چنین شرطی به دلیل مخالفت با نظم عمومی و اخلاق حسنه، نافذ نبوده و معتبر نیست. در این شرایط، خسارت بر اساس رأی وحدت رویه جدید (شماره ۸۱۱ دیوان عالی کشور) محاسبه و پرداخت میشود. (در تأیید این نظر ر.ک: کاتوزیان، عقود معین، جلد ۱، ش ۱۶۸)
در صورتی که بخشی از مبیع مستحقللغير درآید، معامله نسبت به همین مقدار باطل خواهد بود. نسبت به باقیمانده مبیع که مستحق للغیر نشده است، خریدار حق اعمال خیار تبعض صفقه را دارد؛ یعنی میتواند نسبت به مازاد، معامله را فسخ یا به همان نحو ابقاء نماید.
چنانچه مالک در محاکم کیفری شکایت کیفری مطرح کرده باشد و حکم قطعی محکومیت علیه فروشنده صادر شود، خریدار برای مطالبه ثمن معامله یا غرامات نیازی به طرح دعوای بطلان معامله ندارد؛ زیرا دادگاه کیفری با احراز بطلان معامله و سوءنیت فروشنده، او را محکوم نموده است. بنابراین حکم محکومیت دادگاه کیفری، جایگاه حکم اعلام بطلان معامله را دارد. البته برخی معتقدند که علاوه بر خواسته استرداد ثمن و مطالبه غرامات، دعوای اعلام بطلان معامله نیز باید مطرح گردد، اما نظر غالب همان عدم لزوم طرح دعوای جداگانه است.
اگر خریدار در مرجع کیفری اقدام به طرح شکایت در خصوص انتقال مال غیر یا کلاهبرداری کرده و دادگاه رأی محکومیت صادر نمود، اصل ثمن معامله (وجه پرداختی) در قالب رد مال به خریدار مسترد میشود. در خصوص مطالبه غرامات، خریدار میتواند دادخواست مطالبه غرامات را در همان دادگاه کیفری مطرح کند. اما اگر به هر دلیل در مرجع کیفری دادخواست مطالبه غرامات مطرح نشد، حق مراجعه به دادگاه حقوقی و طرح این خواسته علیه فروشنده برای او محفوظ است.
در صورتی که دادگاه کیفری نسبت به اصل ثمن حکم به رد مال صادر کرده باشد اما محکومعلیه (فروشنده) علیرغم محکومیت، مبلغ مذکور را در اجرای احکام کیفری پرداخت نکرده باشد، در دادگاه حقوقی و پس از اخذ نظریه کارشناس رسمی دادگستری، نحوه محاسبه به این صورت است که اصل ثمن (که قبلاً در دادگاه کیفری مورد حکم قرار گرفته) کسر شده و در خصوص مابقی (تفاوت قیمت روز و ثمن قراردادی) به عنوان غرامات و از باب تسبیب در کاهش ارزش پول، دادگاه حکم به محکومیت خوانده (فروشنده) صادر خواهد کرد.
تعهد از شاخصترین ویژگیهای وکیل ملکی در شهریار است ؛ مسئلهای که همواره نزد موکلین مطرح بوده است. این خصیصه سبب شده وکلا خود را در جایگاه موکل قرار داده و تمام سعی خود را برای صیانت از حقوق وی به کار بندند.
امانتداری از برجستهترین خصوصیات بهترین وکیل ملکی در شهریار به شمار میرود؛ از این رو با آسودگی خاطر میتوانید تمامی اطلاعات و مدارک مربوط به پرونده خود را به ما بسپارید و یقین داشته باشید که حفاظت از محرمانگی اسناد، در صدر اولویتهای ما قرار دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای وکیل ملکی در شهریار ، پیگیری مداوم و مستمر است؛ با این ویژگی، نیازی نیست شما کاری انجام دهید، زیرا تمام مراحل پرونده بهصورت دقیق توسط ما پیگیری میشود.
سالها تجربه در زمینه پرونده های ملکی
وکیل ملکی در شهریار؛ راهنمای مطمئن شما در پروندههای پیچیده املاک
شاید این تصور وجود داشته باشد که یک وکیل ملکی همیشه قادر است آسانترین راهحل را برای هر مشکل پیدا کند و هر گرهای را فوراً بگشاید، اما واقعیت دنیای املاک این است که بسیاری از پروندهها چنان بهمپیچیده و حساس هستند که بدون دانش حقوقی عمیق، تجربه عملی و پیگیری مداوم، رسیدن به نتیجه ممکن نیست.
در پروندههای حقوقی و ملکی، هر اشتباه یا تصمیم شتابزده میتواند خسارتهای جبرانناپذیری بهدنبال داشته باشد. گاهی مشکلات حقوقی به جایی میرسند که حلکردنِ آنها نیازمند حضور یک وکیل متخصص و پیگیر است. اینجاست که اهمیت انتخاب وکیل ملکی حرفهای و قابلاعتماد در شهریار بیش از پیش احساس میشود.
تیم وکلای ملکی شهریار، با سالها تجربه در حوزه امور ثبتی، قراردادی و دعاوی ملکی، تضمین میکند که پرونده شما با حداکثر دقت و رویکردی کاملاً تخصصی بررسی خواهد شد. هر مشکل و اختلاف ملکی، مانند یک پرونده یکتاست و با تحلیل دقیق و حمایت بیوقفه، بهترین راهکارِ حقوقی برای آن اتخاذ میشود.
ما باور داریم که هر پرونده مسیر همواری ندارد، اما پیگیری مستمر، تخصص و صداقت تیم ما، مهمترین پشتوانه شما در عبور از پیچیدهترین چالشهای حقوقی است. کافی است به تعهد و مسئولیتپذیری وکلای ملکی شهریار اعتماد کنید تا مسیر ناهموار پروندههای ملکی با آرامش و اطمینان بیشتری طی شود.
اگر بهدنبال وکیل ملکی حرفهای در شهریار هستید، تجربه و دانش حقوقی تیم ما، همراه واقعی شما تا رسیدن به نتیجه مطلوب خواهد بود.
بهترین وکیل ملکی در شهریار
وکلای پایه یک دادگستری، عضو کانون وکلای دادگستری تهران، در تیم تخصصی ملکی شهریار همراه شما هستند تا راهکارهای موثر و مطمئن را در پروندههای ملکی و مالیاتی ارائه دهند.
وکیل ملکی فعال در منطقه با پاسخگویی سریع و دقیق، بهویژه در شرایط حساس و فوری، کنار موکلان خواهد بود.
تجربه چندین ساله و موفقیت در انواع دعاوی ملکی و مالیاتی، تضمین ارتباط شما با مجموعهای حرفهای، قابل اعتماد و متعهد است.
اعتماد موکلان و همکاران، ریشه در تخصص، صداقت و رویکرد عدالتمحور تیم ما دارد؛ تا با اطمینان خاطر، امور حقوقی خود را به ما بسپارید.
اگر مبتنی بر قواعد عام مسئولیت مدنی عمل کنیم، باید بپذیریم که خریدار رأسا تقصیری نداشته و غراماتی متوجه هیچ فردی نمیشود. با این حال، با توجه به اینکه خسارت قطعی به خریدار مزایده تحمیل شده، راهحل منصفانه و عادلانه آن است که فروشنده علاوه بر محکومیت به پرداخت اصل ثمن، به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه این مبلغ از زمان دریافت تا زمان پرداخت ملزم شود. زیرا فروشنده در تمام این مدت از ثمن معامله بهرهمند بوده و ضرری متوجه وی نشده و مبیع هم به وی بازگشته است و چه بسا قیمت آن افزایش هم یافته باشد.
شاید در نگاه نخست اینگونه بهنظر برسد که با بطلان عقد، شرط تبعی نیز خود به خود باطل میشود؛ اما چنین نیست. هرچند معمولا شرط، یک تعهد فرعی و وابسته به عقد اصلی است، اما غالب این شروط ولو در قالب شرط ضمن عقد ذکر شده، در حقیقت قراردادی جداگانه است و اجرای آن مقدمهای برای انحلال عقد شمرده میشود که طرفین طبق ماده ۱۰ قانون مدنی آن را پیشبینی کردهاند. نظریه مشورتی اداره حقوقی به شماره ۷/۹۶/۳۰۳۹ مورخ ۹۶/۱۲/۸ نیز این تحلیل را تأیید میکند: «این توافقات را باید در قالب ماده ۱۰ قانون مدنی تحلیل کرد نه صرفاً به عنوان شرط ضمن عقد؛ اطلاق عنوان شرط بر این توافقات از باب مجاز است، نه حقیقت.»
در چنین فرضی غرامات باید متناسب با همان میزان پرداختی محاسبه شود. به عنوان مثال، اگر خریدار ۵۰ درصد ثمن معامله را پرداخت کرده باشد، نیمی از قیمت روز مبیع (اصولاً معادل همان درصد پرداختشده) به عنوان اصل ثمن و خسارت به وی پرداخت خواهد شد. شایان ذکر است، چک ابزار پرداخت است و چنانچه وصول نشود، آن قسمت از ثمن پرداختشده تلقی نمیشود.
در فرضی که نسبت به یک مال معاملات متعدد انجام شده و نهایتاً مالک اصلی، مال را از ید آخر پس بگیرد، هر خریدار باید صرفاً به ید ماقبل خود مراجعه کند. دادگاه نمیتواند شخص ید اول را نسبت به ید آخر محکوم کند؛ بلکه هر مدعی فقط حق مراجعه به فروشنده قبلی خود را دارد.
خیر، خواهان نمیتواند بیش از آنچه واقعاً خسارت دیده از ید ماقبل مطالبه کند. زیرا مقررات ضمان درک و حق مراجعه به ید ماقبل، صرفاً با هدف جبران ضرر است، نه کسب منفعت مازاد یا دارا شدن بلاجهت. مثلاً اگر کسی مطابق رأی وحدت رویه شماره ۷۳۳ و با پرداخت مبلغی بر اساس شاخص تورم، ضرر خود را جبران کرده است، نمیتواند دوباره از ید قبلی خود قیمت روز مبیع را مطالبه نماید.
