خصوصیات یک وکیل خوب

ویژگیهای و وظایف اخلاقی بهترین وکیل پایه یک دادگستری تهران:

قاضی در مسند قضا خود را بی نیاز از اقناع اصحاب دعوی می بیند و اقتدار و حمایت قانونی پشتوانه و زینت بخش آراء و تصمیمات اوست و چون زرهی فولادین او را در برابر اعتراضات حفظ می کند، ولی وکیل دادگستری بدون حفاظ و آسیب پذیر وارد میدان ستیز حق و باطل میشود و ناگزیر موظف است خواسته های موکل خویش را به زینت استدلال بیاراید و همواره در اندیشه اقناع معترضین باشد.

مرزی ناپیداست بین وکالت و ضلالت، وکیل هوشیار و پایبند به سوگند این مرز را می بیند، گذر از آن بسیار دشوار است. اندک لغزش، وکیل را به سیاهی و تباهی می افکند. تنها با چراغ هدایت و نور حق میتوان به سلامت از این مرز گذشت و چون گذشتی وکالت به تو شرف و منزلت می بخشد و همواره سرفراز در اوج افتخار پرواز و از شمی قوی بهره مند و عطر دلربای حق را از دور استشمام می کنی.
چون در جستجوی حق باشی حق خود را به تو نشان میدهد و تو را به سوی خود می خواند. وکیل حاذق و با تجربه که روح او باشرف و قداست وکالت درآمیخته، باطل را می شناسد ، گرچه چهره خود را به زیبایی حق بیاراید.

منزلت بهترین وکیل پایه یک دادگستری تهران:

. انسان پیچیده ترین پدیده هستی است، سرشار از توانایی های شگفت آور. خود را با دیگر پدیده های جهان و با دیگر انسانها مقایسه کن، سنگینی وظیفه خطیر وکالت را بر دوش خود حس می کنی و شأن و ارزش والای رسالت خود را در می یابی
حال امروز خویش را با دیروز خود مقایسه کن، افزونی توانایی های خود را ببین. مراقب باش به خودپسندی مبتلا نشوی از نیروی شگرفی که به دست تو سپرده شده خود را بهره مند ساز. این نیرو برخاسته از حق است و به تو نیرو می بخشد. در حق نیرویی است که اگر خود را به آن بسپاری تو را یاری می کند و چون از حق روی گردانی و به باطل بدل شوی، به حبابی تهی میمانی که چون در اوج متلاشی شود، به خواری سقوط کند و برای همیشه محو می گردد.

وکیل حق ندارد حق هیچ یک از طرفین دعوی را ضایع نماید:

رای دادگاه که بر اثر استماع اظهارات طرفین دعوی صادر شود، ضامن حق و عدالت و از ارزش ذاتی برخوردار و آرام بخش زندگی است و هیچ یک از وکلای اصحاب دعوی حق ندارند این ارزش را از رأی دادگاه سلب کنند.
پس وکیلی که تنها به دادگاه رود و با تعدی به حق دفاع دیگری، موفق باز گردد، او را نمی توان موفق دانست او به عدالت و حق محض و به آداب دادرسی مدیون است و نمی تواند از عهده آن براید و این کرده ناصواب همواره بر دوش او سنگینی خواهد کرد.
وکالت تنها موفقیت نیست. وکالت موفقیت است همراه با حفظ عدالت، موفقیتی که عاری از هر نوع تیرگی و کدورت باشد.

اوصاف متفاوت وکالت دادگستری در معرفی وکیل خوب :

وکیل دادگستری آمیخته ای است از وجوه گوناگون. چه بسا جمع این وجوه در یک انسان و در یک لحظه سخت دشوار آید، وکیل باید عالم باشد و اظهار فضل نکند. باید فروتن باشد و خود را بی مقدار نسازد.

باید خوش بیان باشد و تملق نگوید. باید حرمت نگهدارد، اما نه به معنای خواری. باید شجاع باشد، نه به گستاخی. باید در شدت خشم ملایمت نشان دهد. با دردی در درون، چهره رنج به خود نگیرد. وکیل مدیون و متعهد است، اما نه سرافکنده. او دفع می کند متجاوز را اما نه به اهانت و ناسزاگویی. در برابر ناروا می ایستد، اما نه با غرور و خودخواهی و بی ادبی.

مانند همگان وکیل دادگستری نیز نیازمند مال است برای زندگی، ولی خود را به مال نمی فروشد و نباید بفروشد. وکیل برای ارائه خدمت مزد می گیرد و باید بگیرد، ولی نه به مزدوری. وکیل نیاز به تلاش دارد و جویای کار است نه به سوداگری.

تضييع حق دفاع وجود و اعتبار وکالت در دعاوی قائم بر حق دفاع است:

.  باید بداند که این حق تنها متعلق به موکل او نیست. حفظ حق موکل مجوز تجاوز به حق دفاع دیگران و تغییر ذهن دادگاه در غیبت اصحاب دعوی نخواهد بود.
اگر وکیل با وقوف به حقانیت موکل و اعتماد به دلائل اثبات آن، حمایت از او را پذیرفته، بیمی ندارد که همه تصمیم گیرندگان در دعوی، دفاع طرفین را بشنوند و هیچ ادعایی بی دفاع نماند.
به همان میزان که وکالت مقدس است به همان نسبت تضییع حق دفاع از اصحاب دعوی مذموم است و وکیل نباید برای خرسندی موکل، خود را شایسته این مذمت کند. وکیل باید بداند و معتقد باشد که جیره خوار موکل و عبد او نیست. حقی را که نزد موكل تشخیص داده تنها با وسیله ای که بر معیار حق باشدباید احیاء و اثبات نماید.

زدودن بد گمانی ازذهن موکل در معرفی بهترین وکیل پایه یک دادگستری تهران:

(بهترین وکیل پایه یک دادگستری)

چون تصمیم و رأی قاضی را به زیان موکل دید، باید بدگمانی و تصورات باطل و از ذهن موکل خود بزداید و برای حفظ خود از تهمت قصور و تقصير، با موكل هماهنگ و همصدا نشود و این حساس ترین موضع است که وکیل باید حرمت قضا و قاضی را نگه دارد.
بدگمانی آفت سوزانی است که چون بر فضای قضاوت نسبت به وکیل و بر فضای وکالت نسبت به قاضی غالب شود، گلستان حق و عدل را می سوزاند.
او باید موکل را آرام کند و مانع مجادله او به قاضی شود. موکل باید بداند که راه باز است به سوی مراجع و مراحل عالی و باید در انتظار عدالت صبور بود.

بهترین وکیل پایه یک دادگستری میداند و باید بداند که قاضی هماننداو کتب حقوقی را خوانده و از اساتید این علم درس آموخته است، با این تفاوت که وکیل با اعتقاد به حقانیت موکل به طرفداری از حق، حمایت او را بر عهده دارد و در اعتقاد خود پای می فشارد. ولی قاضی تا کشف حق، مقید به بیطرفی محض است در برابر اصحاب دعوی.
هر دو، قاضی و وکیل، به سوی هدفی واحد حرکت می کنند و به اجرای عدالت می اندیشند، اما هر یک از مسیر خاص خود، مسیر وکالت حمایت است از موکل، چون او را بر حق میداند و تابع حجت خویش است و مسیر قضاوت، دادرسی است از سوی قاضی تا پایان آن در جستجوی حق و او نیز پس از احراز انچه را حق می داند، تابع حجت خویش است و تنها استدلال نشان برتری یکی بر دیگری است.

وکیل موضوع دعوی موکل و دلائل اثبات آن را باید دقیقا بشناسد:

ارزش و اعتبار هر دلیل را  وکیل خوب می داند و این علمی است که از اساتید و کتب حقوقی آموخته و در عمل نیز آزموده است.
در تحصیل دلائل برای اثبات حق موكل، همچنان باید بیشترین و پربهاترین یاری را از شخص موکل خواست. موکل در لحظه به لحظه رابطه حقوقی خود، همراه با خوانده بوده و او می داند چگونه این رابطه، حق او را ایجاد کرده و این حق بر کدام دلیل استوار است. علم موكل تفضیلی نیست موکل را باید در ارائه دلائل یاری کرد. تعجیل در تحصیل و تشخیص ارزش دلائل روا نباشد.  وکیل دادگستری آنچنان باید بر موضوع دعوی و دلائل مسلط شود که در دادرسی به حضور موکل نیاز نباشد.

اثبات موضوع حكم دعوی را بهترین وکیل پایه یک دادگستری تهران آموخته و می داند. او به قوانین و مقررات و رویه ها و آراء و سیر انواع دعاوی در مراجع قضایی آگاه است. موکل هیچ یک از این امور را یا نمیداند و یا آنچه میداند علمی است اجمالی و شنیده از سخن دیگران و با تصویری که او از آن امور، جاری در زندگی خود دارد. ولی موضوع دعوی را موکل به دقت میداند و این وکیل است که باید از طریق موکل از تمام دقایق موضوع و خواسته او آگاه شود.
وکیل دادگستری خوب  پس از وقوف کامل به ابعاد و احوال موضوع، نخست باید با حضور موکل خواسته او را با قانون تطابق داده و چنانچه خواسته او مصداقی دقیقا منطبق با قانون بود، موکل را صاحب حق بشناسد.

نویسنده : محمد یحیی آبادی